در مدرسه، که جای تعلیم و ادب هست ... آقا ز من پرسید: بابایت چه کاره است ؟؟ گفتم که بابام، بهترین بابای دنیاست ... گفتا که این هفته "پدر" موضوع انشاست ...
با ناله و با گریه و هاها نوشتم ... در گوشه ای با خون دل،انشا نوشتم ... آقا بدان، بابای من همتا ندارد ... بابای من، یک دست و هم یک پا ندارد ... جانبازی بابای من بی تابیم شد ... در سینه خس خس های او لالاییم شد ...
تاریخ : چهارشنبه 92/10/18 | 11:37 عصر | نویسنده : حسن رضاترابی | نظرات ()